امام علی (علیهالسلام) :
سرمایه اى از عقل سودمندتر نیست ،
و هیچ تنهایى ترسناک تر از خودبینى ،
و عقلى چون دوراندیشى ،
و هیچ بزرگوارى چون تقوى ،
و همنشینى چون اخلاقى خوش ،
و میراثى چون ادب ،
و رهبرى چون توفیق الهى ،
و تجارتى چون عمل صالح ،
و سودى چون پاداش الهى ،
و هیچ پارسایى چون پرهیز از شُبهات ،
و زُهدى همچون بىاعتنایى بدنیاىحرام ،
و دانشى چون اندیشیدن ،
و عبادتى چون انجام واجبات ،
و ایمانى چون حیاء و صبر .
و خویشاوندى چون فروتنى ،
و شرافتى چون دانش ،
و عزّتى چون بردبارى ،
و پشتیبانى مطمئن تر از مشورت کردن نیست. "
امروز بیست و سه شهریور ماه
برابر با بیست و هشت صفر ماه
روز رحلت پیامبر خدا و امام حسن مجتبی
دو برگزیده ز جانب خدا به رهنمای ما
رهنمای ما رسیدن به وجود ابدی خدا
در دنیا منکر هر چه باشی، نباش منکر ایشان
دنیا و آخرت ما بسته به شفاعت ایشان
محمد رسول الله (ص)، امام حسن (ع) نوه ایشان
دو نور و وادی بین ائمه اطهار ز پاکان
به ترتیب امامان ،سلام الله علیه بر ایشان
علی(ع) ، حسن(ع) ،حسین(ع) ، سجاد(ع)،محمد باقر (ع)
جعفر صادق (ع)، موسی کاظم(ع) ، رضا(ع) ، محمد تقی(ع) ،
علی نقی(ع)، حسن عسگری(ع)، مهدی(ع)
سلام الله علیه به وجود دوازده تن زنده اند به شهادتی امر خدا ،
فاطمه زهرا سلام الله علیه ز سلاله پاکان مادر ایشان
روز رحلت پیامبر صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی علیه السلام به شیعیان جهان تسلیت میگویم
لطفا"اشاره ای به آدرس، ورود به سایت؛
http://emamalizs.parsiblog.com/Author/%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%87+%D8%B5%D9%81%D9%8A+%D8%A2%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%86/
با سکوت بسیار، وقار انسان بیشتر شود، و با انصاف بودن دوستان رافراوان کند وبا بخشش قدر و منزلت انسان بالا رود ، وبا فروتنی نعمت کامل شود، و با پرداخت هزینه ها بزرگی و سروری ثابت گردد ، و روش عادلانه مخالفان را در هم شکند ، و با شکیبائی در برابر بی خرد یاران انسان زیاد گردند (نهج البلاغه، حکمت 224)
آدمی را قناعت ، برای دولتمندی و خوش خلقی، برای فراوانی نعمتها کافی است.
کسی که تقوا را انتخاب کند ، سختیها از او دور گردند تلخیها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتیها برطرف خواهند شد .
هرگز بر آرزوها تکیه نکن که سرمایه احمقان است و حفظ عقل ، پند گرفتن از تجربه هاست ، وبهترین تجربه آنکه ترا پند آموزد، پیش از آنکه فرصت از دست برود و اندوه ببار آورد از فرصتها استفاده کن.
کسیکه میانه روی را ترک کند از راه حق منحرف میگردد، کسیکه از حق تجاوز کند زندگی بر او تنگ میگردد، هر کسی قدر و منزلت خویش بداند حرمتش باقیست .
کسی که به کار تو اهتمام نمی ورزد دوست تو نیست
بریدن از جاهل پیوستن به عاقل است
پیش از حرکت از همسفر بپرس
پیش از خریدن منزل همسایه را بشناس.
از نشانه های یکی از پرهیزکاران این است که او را اینگونه میبینیم: در دینداری نیرومند،نرمخو ودور اندیش،دارای ایمانی پر از یقین،حریص در کسب دانش،با داشتن علم بردبار،در توانگری میانه رو،در عبادت فروتن،در تهیدستی آراسته،در سختی ها بردبار،در چستجوی کسب حلال،در راه هدایت شادمان وپرهیزکننده از طمع ورزی،می باشد.اعمال نیکو انجام می دهد وترسان است،روز را به شب می رساند با سپاسگزاری،وشب را به روز می آورد با یاد خدا،شب می خوابد اما ترسان،وبرمخیزد شادمان،ترس برای اینکه دچار غفلت نشود،وشادمانی برای فضل ورحمتی که به او رسیده است.اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد،از آنچه دوست دارد محرومش میکند.روشنی چشم پرهیزکار در چیزی قرار دارد که جاودانه است،وآن را ترک میکند که پایدار نیست ،بردباری را با علم،وسخن را با عمل ،در می آمیزد.پرهیزکار را می بینیم که:آرزویش نزدیک،لغزش هایش اندک،قلبش فروتن،نفسش قانع،خوراکش کم،کارش آسان،دینش حفظ شده،شهوتش در حرام مرده وخشمش فرو خورده است.مردم به خیرش امیدوار،واز آزارش در امانند.اگر در جمع بیخبران باشد نامش در گروه یاد آوران خدا ثبت میگردد،واگر در یاد آوران باشد نامش در گروه بیخبران نوشته نمیشود.ستمکار خود را عفو میکند،به آن که محرومش ساخته می بخشد،به آن کس که با او بریده می پیوندد،از سخن زشت دور،وگفتارش نرم،بدی های او پنهان،وکار نیکش آشکار است.نیکی های او به همه رسیده،آزار او به کسی نمی رسد.در سختیها آرام،ودر ناگواریها بردبار ودر خوشیها سپاسگزار است.به آن که دشمن دارد ستم نمی کند،ونسبت به آن که دوست داردبه گناه آلوده نشود.پس از آن که برضد او گواهیدهند به حق اعتراف می کند،وآنچه را به او سپرده اند ضایع نمی سازد،وآنچه را به او تذکر دادند فراموش نمی کند.مردم را با لقب زشت نمیخواند،همسایگان را آزار نمی رساند،در مصیبتهای دیگران شاد نمی شودودر کار ناروا دخالت نمیکند، واز محدوده ی حق خارج نمی شود.اگر خاموش است سکوت او اندوهگینش نمیکند،واگر بخندد آواز خنده او بلند نمی شود،واگر به او ستمی روا دارند صبر می کند تا خدا انتقام او را بگیرد.نفس او از دستش در زحمت،ولی مردم در آسایشند.برای قیامت خود را به زحمت می افکند،ولی مردم را به رفاه وآسایش می رساند.دوری او از برخی مردم از روی زهد وپارسائی،ونزدیک شدنش با بعضی دیگر از روی مهربانی ونرمی است.دوری او از تکبر وخود پسندی ،ونزدیکی او از روی حیله ونیرنگی نیست، صداقت هست.
دیده ها هرگز او را آشکار نمی بینند اما دلهای با ایمان درست او را در می یابند. خدا به همه چیز نزدیک است. نه اینکه به اشیا چسبیده باشد از همه چیز دور است نه آنکه از آنها بیگانه باشد، گوینده است نه با اندیشه و فکر، اراده کننده است نه از روی آرزو و خواهش، سازنده است نه با دست و پا، لطافت دارد نه آنکه پوشیده و مخفی باشد، بزرگ است نه با ستمکاری، بیناست نه با حواس ظاهری، مهربان است نه با نازک دلی، سرها و چهره ها در برابر عظمت او به سجده میرود و دلها از ترس او بی قرارند .
در گذشته برادر دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنیا در چشم او بی ارزش می نمود،واز شکم بارگی دور بود،و به حق خود قانع بود،پس آنچه را نمی یافت آرزو نمی کرد،وآنچه را می یافت زیاده روی نداشت،در بیشتر عمرش ساکت بود، اما گاهی که لب به سخن میگشود بر دیگر سخنوران برتری داشت،وتشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند.به ظاهر ناتوان ومستضعف می نمود،اما در برخورد جدی چونان شیر پیشه می خروشید،یا چون مار بیابانی به حرکت می آمد.تا پیش قاضی نمی رفت دلیلی مطرح نمیکرد،وکسی را که عذری داشت سرزنش نمیکرد،تا آن عذر او را می شنید،از درد شکوه نمیکرد،مگر پس از تندرستی وبهبودی،آنچه عمل میکرد میگفت وبدانچه عمل نمیکرد چیزی نمیگفت،اگر در سخن گفتن بر او پیشی می گرفتند در سکوت مغلوب نمیگردیدوبرشنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود. اگر بر سر دو راهی کار قرار میگرفت، می اندیشید که کدام یک با خواسته نفس نزدیکتر است با آن مخالفت میکرد،حق دیگران را به موقع ادا میکرد وصاحب به حق را چشم به راه نمیگذاشت،عذرهای نابجا نمی آورد واعتبار خود را در بین عموم از دست نمیداد ،پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ارزشهای اخلاقی، وبا یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید.و بدانید که به دست آوردن همه آن ارزش های اخلاقی بهتر از رها کردن آن است. تا خداوند هم در همه حال یاورتان باشد. (نهج البلاغه)
ولادت بر تمام مسلمین جهان مبارکباد *.
ای پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار ، و آنچه را که برای خود نمی پسندی ، برای دیگران مپسند ، ستم روا مدار ، آنگونه که دوست نداری به تو ستم شود ، نیکو کار باش ، آنگونه که دوست داری به تو نیکی کنند ، و آنچه را که برای دیگران زشت می داری برای خودت نیز زشت بشمار ، و چیزی را برای مردم رضایت بده که برای خود می پسندی ، آنچه نمیدانی نگو، گرچه آنچه را می دانی اندک است.، آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره دیگران مگو.، بدان که خودبزرگ بینی و غرور ، مخالف راستی ، و آفت عقل است ، و نهایت کوشش را در زندگی داشته باش ، و در فکر ذخیره سازی برای دیگران مباش ، آنگاه که به راه راست هدایت شدی ، در برابر پروردگارت از هر فروتنی خاضعتر باش .
(برگرفته از نهج البلاغه)
حجاب ارزش گذاشتن به وجود زنهاست، کسانیکه حجاب را سبک میشمارند به ارزش خود فکر نمیکنند ، در جامعه هم اشتباه میکنند که اینطور برخورد میکنند ، هر کسی که به ارزش خودش برسد حجاب را هم خواسته رعایت میکند ، پس با زور کسی به درجه معنوی نمیرسد، خودش باید به تکامل برسد تا این ارزش معنوی را از دست ندهد ،
پرسیدند معنای حق و باطل چیست؟
امام علی (علی علیه السلام) انگشتان خود را بین چشم و گوش گذاشت و فرمود:
باطل آن است که بگوئی «شنیدم» و حق آن است که بگوئی «دیدم» .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ